از آنچه « هم اکنون » دارم خرسندم
آنان که موفق ترند ، چيزي بيشتر از من ندارند ، آنها فقط بيش از من قدر آنچه را دارند دانسته و از داشته هايشان بيشترين سود را برده اند در مقابل ، آنان که هميشه براي نداشته هايشان آه کشيده اند ، فرصت ها را از کف داده و هرگز شاهد شادماني را در آغوش نکشيده اند . پس اگر چه براي رسيدن به بهترين ها تلاش مي کنم اما همين حالا هم براي آنچه بدست آورده ام ، شکر گزارم .
مي پذيرم و با آن کنار مي آيم !
خيلي هاعادت دارند وقتي اتفاق بدي مي افتد ، انگشتشان را به سوي ديگري نشانه بروند واو را مقصر قلمداد کنند . اما آدم هايي که شادمانه زيستن را انتخاب کرده اند ، چنين نمي کنند . شادماني با پذيرفتن مسووليت و کنار آمدن با عواقب کارهايمان ارتباط مستقيم دارد . پس به خاطر ناکامي هايم ، دنيا را سرزنش نمي کنم .
شادمان بودن را انتخاب کرده ام
شادمان بودن يک تصميم آگاهانه است؛ يک انتخاب مهم در زندگي . همه آدم ها هر صبح که از خواب بر مي خيزند مي توانند انتخاب کنند که آن روز شادمان باشند يا روز را با احساس بيچارگي به پايان برسانند .همان داستان معروف نيمه خالي و پر ليوان ! پس من هميشه نيمه پر ليوان را مي بينيم چون مي خواهم هر روز شادماني را انتخاب کنم .
سختي هاي زندگي ، نعمت هاي خدا هستند
« آنچه من را نکشد ، قوي ترم مي سازد » اين يک ضرب المثل سرخ پوستي است . آنها هم مي دانستند مشکلات و مصائب زندگي را بايد دوست داشت ، چون بهترين آموزگاران زندگي هستند از اين پس هر بار با مشکلي روبه رو شدم، لبخند مي زنم و با صداي بلند خدا را شکر مي کنم !
شادماني يعني فهميدن اينکه چه چيزهايي را مي توان تغيير داد و چه چيزهايي را نه
بعضي چيزها را نمي شود عوض کرد يا حداقل در زماني کوتاه نمي شود عوض کرد . نبايد منتظر معجزه بود .هيچ فقيري يک شبه ميليونر نشده است . آدم هايي از زندگي شان راضي اند که درک کنند بعضي تغيير دادن ها زمان مي برد . شايد بهتر است که از تغيير دادن چيزهايي شروع کنم که فوري جواب مي دهند !
از من حرکت ، از خدا برکت !
خدا همه ما را به يک اندازه دوست دارد .اشتباه محض است اگر فکر کنم خدا من را بيشتر يا کمتر از ديگري دوست دارد ، يا خدا به من بيشتر يا کمتر از ديگري لطف کرده . پس ايمان دارم اگر همه تلاشم را به خرج بدهم ، او هم بهترين کمک را به من خواهد کرد .
هميشه لبخندمي زنم
اگر هميشه لبخند به لب همه آدم ها بود و اگر آدم ها هميشه مي توانستند از اين لبخند مراقبت کنند، زندگي مي توانست چقدر شيرين تر دنيا مي توانست چقدر آرام تر باشد ... مهم نيست که دليلي براي لبخند به لب داشتن وجود دارد يا نه ! من هميشه لبخند مي زنم .
من مهم هستم نه آنچه دارم يا ندارم
از خودم چه انتظاري دارم ؟ روز به روز بهتر و بهتر شدن . همين مهم است . آنچه به دست مي آيد ، هر آن ممکن است از دست برود . اما اگر « من » باقي بماند ، همه آنچه از دست رفته مي تواند دوباره به دست بيايد . پس هر روز صبح خودم را در آينه تماشا مي کنم و باز به خود مي گويم من مهمم !
منبع: نشريه همشهري مثبت شماره 6
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}